در ستایشِ «وضوح»: درسی از هارت

برایان بیکس، فیلسوفِ حقوق، در ابتدای کتاب «فلسفه‌ی حقوق» نوشته است:

«دستکم امیدوارم چنین نباشد که انگار ناکامی‌هایم را پشت زبانِ نامفهومِ حقوقی و فلسفی پنهان می‌کنم. هربرت هارت یک بار در خلال بحث درباره‌ی مدّعای طرح‌شده توسط الیور وندل هولمز، قاضی و نظریه‌پردازِ آمریکایی، چنین نوشت:

رسیدن به این کشف همراه با هولمز، یعنی همراه شدن با راهنمایی که سخنانش چه بسا شما را قانع نکند، گاهی حتی شما را پس بزند، اما هیچ‌وقت باعث سردرگمیِ شما نمی‌شود. مثلِ [جان] آستینِ* خودمان، هولمز گاهی به وضوح بر خطا بود، اما باز مثل آستین هر بار که بر خطا بود “به وضوح” چنین بود.

من مدعی نیستم که بتوانم بینش‌های قدرتمند و نثر ظریفِ هولمز و هارت را ارائه کنم، اما می‌کوشم از آنها در رسالتِ معمولی‌تر اما همچنان دشوارِ بیانِ ایده‌ها به شیوه‌ای سرراست الگو بگیرم، طوری که هر بار دچار خطا می‌شوم “به وضوح” دچار خطا بشوم».

از درس‌های مهمی که می‌توانیم از بزرگانِ فلسفه‌ی حقوق مانند هربرت هارت و جوزف رَز بیاموزیم این است: وضوح. به قول هارت خوب است حتی در خطا کردن‌مان هم واضح باشیم نه اینکه خطا را در ابهام بپوشانیم.