در ستایشِ «وضوح»: درسی از هارت
برایان بیکس، فیلسوفِ حقوق، در ابتدای کتاب «فلسفهی حقوق» نوشته است: «دستکم امیدوارم چنین نباشد که انگار ناکامیهایم را پشت زبانِ نامفهومِ حقوقی و فلسفی پنهان میکنم. هربرت هارت یک بار در خلال بحث دربارهی مدّعای طرحشده توسط الیور وندل هولمز، قاضی و نظریهپردازِ آمریکایی، چنین نوشت: رسیدن به این
علیهِ «جرمانگاریِ زنانگی»
تحصن زنان در کاخ دادگستری در اعتراض به محرومیت از قاضی شدن، سال ١٣۵٨ در کشورمان «زنانگی»، از جهات مهمی، «جرم» شمرده میشود، به این معنای خاص که دولت با زندگیِ روزمره و متعارفِ زنان به گونهای برخورد میکند که انگار «مجرمانه» است. صِرفِ زندگیِ زنانه «جرم» به حساب میآید
دیاسپورا به مثابه نمایندهی مردمِ ایران؟
تأملی دربارهی شرایط نمایندگیِ سیاسیِ فراملّی مهدی سمائی صحنهسرائی تصمیمگیری دربارهی امور ایران با ایرانیان است و تردید نیست اگر یک ایرانی از سرزمین ایران خارج شود اصولاً همچنان عضو اجتماعِ سیاسیِ ایرانیان باقی میماند. پس میتوانیم از قِسمی «شهروندیِ فراملّی» سخن بگوییم که طبق آن عضویت در اجتماعِ ایرانیان
علیه جرمانگاریِ «فعالیت تبلیغی علیه نظام»
«کمیسیون قوانین عدلیه» در سال ۱۳۱۰ یک قانون مهم را تصویب کرد: «قانون مجازات مُقدِمین بر علیه امنیت و استقلال مملکت» (مُقْدِم یعنی اقدامکننده). ماده یک آن «تشکیل، اداره یا عضویت» در هر گروهی که «رویّه یا مرامِ آن ضدیت با سلطنتِ مشروطه» باشد را جرم انگاشت. به علاوه، با
دروغ و حقیقت
ادوارد رُنه دو لابوله (حقوقدانِ فرانسوی، نویسنده، شاعر و فعال ضد بردهداری در قرن نوزدهم) مترجم: پیش از روایتِ حکایتِ تمثیلیِ «دروغ و حقیقت»، چند سطر از کتابی از جک زایپس، پژوهشگر برجستهی افسانهها، را مرتبط با آن نقل میکنم: «راستش را بگویم احساس ناامیدی میکنم، ناامیدی هم در مبارزهی